روایت پدر علم ژنتیک از ایران

اعتماد نوشت: پروفسور داریوش فرهود، دانشمند 85 ساله ایرانی که به پدر علم ژنتیک در ایران معروف است، روز یکشنبه 17 فروردین از آپارتمان خود در تهران توسط افرادی که «لباس شخصی» به تن داشتند ربوده شد.

تا بعدازظهر روز دوشنبه و گذشت بیش از یک شب، به دلیل حوادث و ناآرامی های اخیر در کیشور و همچنین انتشار اخبار رسمی مبنی بر دستگیری بسیاری از افراد سیاسی، فرهنگی و علمی، هیچکس از وضعیت این دانشمند ایرانی اطلاعی نداشت. چهره‌های کیشور که اعتراضات مردمی را همراهی می‌کردند تردیدها در مورد ارتباط ربوده شدن این دانشمند ایرانی با حوادث اخیر به شدت تشدید شده است.

اولین خبر شامگاه یکشنبه و ساعاتی پس از ربوده شدن وی در شبکه های اجتماعی و در صفحات خبرگزاری های خارج از کشور منتشر شد که ربوده شدن وی مربوط به مصاحبه های اخیر وی در خصوص سیاست های غیرعلمی، عجولانه و سرزده مسئولان بهداشت و درمان و نمایندگان مجلس برای منع ممنوعیت است. غربالگری جنین مشکوک به بیماری های ژنتیکی (به استثنای دستور قضایی) و پیشگیری از درمان سقط جنین (به استثنای دستور قضایی) با هدف افزایش جمعیت حتی به قیمت به دنیا آوردن نوزادان معیوب و ناتوان است. همچنین سیاست‌های تحمیلی، اجباری، قهری و منفی که منجر به فرار نخبگان کیشور می‌شد با دانش مرتبط بود.

عصر روز دوشنبه و با گذشت بیش از 24 ساعت از ربوده شدن پدر علم ژنتیک در ایران، خبرگزاری اسنا گزارش داد که هیچ یک از نهادهای امنیتی کشور در دستگیری و ناپدید شدن این دانشمند ایرانی دخیل نبوده و «این دستگیری است. معتبر نیست.”

پدر علم ژنتیک در ایران در حوالی میدان ولیعصر تهران کلینیک ژنتیک دارد اما به گزارش خبرگزاری اسنا تا بعدازظهر دوشنبه همکارانش از سرنوشت این دانشمند ایرانی مطلع نشدند.

عصر دوشنبه و اندکی پیش از نیمه شب خبرگزاری اسنا گفتگوی کوتاهی با پروفسور فرهود منتشر کرد و از سلامت کامل وی خبر داد. پروفسور فرهود در این گفتگو تایید کرده بود که توسط ماموران ویژه ربوده شده است که اولین خبر از سلامت و امنیت وی بود.

او دیروز همچنین درباره 36 ساعتی که پس از ربوده شدن با آدم ربایان گذرانده صحبت کرد و همچنین دلیل ربوده شدنش را توضیح داد.

بخشی از این گفتگو البته پس از بررسی توسط این محقق ایرانی حذف شده و به تشخیص خودشان ویرایش شده و یا در زمان انتشار از متن حذف شده است.

پروفسور فرهود گفت: «هر روز ساعت 6 صبح از خانه بیرون می آیم و به درمانگاه می روم. از زمین که بیرون رفتم دو نفر با لباس های تیره مثل همان آدم های لباس پوش آمدند جلوی ماشین. گفتند: ما سوار ماشين شما بشويم وقتی سوار ماشین شدند و من شروع به حرکت کردم، در میانه راه مسیر را عوض کردند و وقتی کمی جلوتر رفتیم از من خواستند که در صندلی عقب ماشین بنشینم و یکی از آنها شروع به رانندگی کرد.

کمی بزرگتر، یک نفر دیگر نیز در ماشین به این گروه پیوست. بالاخره در بزرگراهی مرا از ماشین پیاده کردند و سوار ماشین دیگری کردند و خودشان ماشینم را به جای دیگری منتقل کردند. مردم خیلی حرفه ای بودند و اصلا مردم عادی نبودند. وقتی گفتم با دفتر تماس بگیرند سیم کارت موبایلشان را عوض کردند و از خط اداری نمی خواستند با دفتر تماس بگیرند.

این دانشمند ایرانی در پاسخ به این سوال که آیا ربوده شدن شما توسط این افراد با لباس و سرعت خاص به انتقاد شما از ممنوعیت غربالگری جنین و قانون جمعیت جوانان و انتقاد از برخی سیاست ها که منجر به فرار جنین شده است، مربوط می شود. نخبگان گفت: با من صحبتی نداشتند، اما گفتند صدای شما را ضبط کردیم چون در صحبت هایتان به مقامات دولتی بی احترامی و توهین کردید. البته این فایل ضبط شده را هم علامت گذاری نکردند. آنها به دوستان خود گفتند که شما به درمان معترض هستید و صرفاً از تصمیمات دولت سرپیچی نمی کنید. من دلخور نیستم. من اعتراض می کنم، اما آیا پدر فرزندش را تنبیه نمی کند؟ آیا تنبیه پدر نشانه این است که فرزندش او را دوست ندارد؟ انتقاد در بین مردم رایج است. مردم اعتراض می کنند و انتقاد می کنند، مخصوصاً اگر انسان باشد، معلم باشد و بخصوص اگر انسانی بیش از 42 کشور را بازدید کرده باشد. کار نقد است. این الگوی من است.»

استاد فرهود در پاسخ به اینکه این 36 ساعت چگونه گذشت، گفت: از ساعت 5:55 صبح یکشنبه تا 5 بعد از ظهر دوشنبه در اختیار ایشان بودم و در این مدت اصلا نخوابیدم. در اتاقی که من بودم دو نفر بودند و حتی به من گفتند استراحت کن، لباست را عوض کن و استراحت کن و آنها هم خوابیدند. اما رفتم و با همان لباسی که از زمین خارج شده بودم روی مبل نشستم و بیدار ماندم.

از 36 ساعتی که در اختیار این افراد بودم، 26 ساعت تحت نظر شدید بودم. این 36 ساعت برای من درد روحی بود. در این 36 ساعت نه خوابیدم نه خوردم. نمی دانم چشمانش چگونه تغییر کرد، آغاز و پایانش را نمی دانم. بعد از 36 ساعت با ماشین شخصی ام مرا پیاده کردند و وقتی به کلینیک محلم رسیدم با صحنه بسیار هیجان انگیزی روبرو شدم که حدود 90 نفر از همکاران و اعضای خانواده ام با چشمانی اشکبار جمع شده بودند.

پروفسور فرهود ادامه داد: من شک داشتم که این افراد از سوی برخی نهادها خودآزاری باشند. من هیچ شکایتی از نهادهای دولتی ندارم. شاید انگیزه شخصی بود، اما آنها مرا شناختند. من معتقدم هیچ نهاد دولتی، از جمله ارتش، مسئول آدم ربایی من نبوده است. من از نهادهای دولتی از جمله ارتش شکایت و گلایه ای ندارم و می دانم که نهاد خاصی نبوده است، اما شاید یکی دو نفر از برخی نهادها این کار را کرده باشند. اگر کوچکترین جراحتی به جان یک استاد دانشگاه 85 ساله و یک مقام دانشگاهی وارد شود، چه لطمه ای به جایگاه این کشور و ملت ایران وارد می شود؟ مرگ اتفاق مهمی نیست، اما افرادی هستند که به من نیاز دارند و کسانی هستند که مرا دوست دارند. در آن لحظه دلم برای کشور می سوخت. البته با من بدرفتاری نکردند و با وقار با من برخورد کردند. فکر می کنم انشاءالله چنین چیزی وجود نداشته است. فرض کنیم مرا به زور گرفته بودند. ایرادات و انتقادات من به هیچ وجه سیاسی نیست، بلکه اجتماعی، فرهنگی و پزشکی است و در هر صورت و برای همیشه سرباز فداکار کشورم هستم.

پروفسور داریوش فرهود در بهمن 1317 در تهران (خیابان سیروس) به دنیا آمد. پدر یشان زینـیاد محمد فرهود، به عنوان معلم فارسی و عربی، مدیر دبیرستان و معلم دانشگاه. مادر ایشان، منشی پاره وقت. آنها حافظ قرآن بودند و دیوان حافظ شیرازی را هم کاملاً در نظر داشتند.

تحصیلات متوسطه را در مدارس رحمانه، دارالفنون و البرز به پایان رساند. بزرگانی مانند فریدون سحابی، عزت الله سحابی، صدیق قطب زاده، هوشنگ اتحاد هم‌مدرسه‌ایشان. وی علاوه بر آشنایی و علاقه به آثار شاعران بزرگی چون حافظ، عسجدی، منوچهری، السنتری، پروین اعتصامی و سعدی، اشعار فردوسی، مولانا و حافظ را نیز می خواند و به طب نیز علاقه خاصی داشت. .

او از دوران دبیرستان در این رشته تحصیل کرده بود و یک داروخانه کوچک در خانه راه انداخته بود تا اگر کسی مریض شد به او کمک کند. او همچنین علاقه خاصی به موسیقی داشت و نواختن برخی آلات موسیقی مانند آکاردئون، ارگ، فلوت و جاز را آموخت. او علاوه بر ورزش به والیبال و دوومیدانی نیز علاقه داشت.

در 19 سالگی به قصد آلمان وطن خود را ترک کرد و در این کشور تحصیل کرد. در دوران تحصیل در رشته علوم پزشکی با رشته مردم شناسی آشنا شد. در سال 1969 از دانشگاه ارلانگن آلمان مدرک پزشکی گرفت و در سال 1972 دکترای ژنتیک انسانی را از دانشگاه مونیخ آلمان گرفت.

همچنین در سال 1991 از سوی دانشگاه مونیخ آلمان به وی اعطا شد. پروفسور فرهود در اوایل فروردین 1351 به ایران بازگشت و اولین گروه دانشگاهی را در ایران به نام «گروه ژنتیک و انسان شناسی انسانی» تأسیس کرد و در سال 1352 مشاوره ژنتیک را در دانشکده بهداشت تأسیس کرد و در سال 1354 اولین مرکز مشاوره ژنتیک را در خیابان امیر تأسیس کرد. اتابک این فرآیند را آغاز کرد و بدین ترتیب بخش اول مشاوره ژنتیک ویژه پایان یافت.

وی مؤسس، مدرس و مدیر گروه ژنتیک انسانی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران است و به عنوان پدر علم ژنتیک در ایران شناخته می شود.سازمان بهداشت جهانی در زمینه ژنتیک انسانی و عضوی از کمیته اخلاق در پزشکی ژنتیک سازمان جهانی بهداشت معرفی و منصوب شد، همچنین پس از افتتاح آکادمی علوم سوم جهان در ایتالیا که توسط پروفسور عبدالسلام تأسیس شده بود، پروفسور داریوش فرهود نیز به عضویت این فرهنگستان انتخاب شد. از سال 1382 عضو کمیته ملی اخلاق در علم، فناوری و اخلاق زندگی کمیسیون ملی یونسکو بوده است. همچنین از سال 1375 به عضویت دائم دانشگاه علوم پزشکی جهانی تریست و از سال 1385 دانشگاه علوم پزشکی ایران تهران می باشد.

زمینه های فعالیت علمی استاد فرهود عبارتند از: ژنتیک، ژنتیک جمعیت های انسانی، مشاوره ژنتیک و تشخیص پیش از تولد، اخلاق در علم و فناوری به ویژه پزشکی ژنتیک، انسان شناسی، سبک زندگی، پزشکی و سلامت سالمندان.

در کارنامه علمی این استاد، متخصص ژنتیک برجسته، بیش از 120 مقاله علمی پژوهشی به زبان انگلیسی و ارائه بیش از 230 مقاله در کنفرانس های علمی داخل و خارج از کشور، به خدمات پژوهشی ارزنده ای دست یافته است.

Markus Bennett

مشکل ساز هیپستر پسند. متعصب غذا موزیکال. علاقه مندان به سفر. طرفدار زامبی برنده جایزه

پاربرگ سایت

تماس با ما