tekappbanner

نظر | روزی که گورباچف ​​دی سی را ساخت

با نگاه کردن به پایین بلوک، می‌توانست بیلبورد الکترونیکی را در وسط میدان تایمز ببیند که یک چکش و داس قرمز چشمک می‌زند و پیام «خوش آمدید، دبیر کل گورباچف». یک کامیون ودکا در نقش واگن خوش آمد گویی به اطراف می چرخید (نمی دانست که رهبر شوروی – بیهوده – سعی می کند عطش عمیق روس ها برای ودکا را مهار کند). از آنجایی که میدان تایمز بود، مردی نیز با یک آناکوندای 12 فوتی دور بدنش پیچیده بود.

مطلب خواندنی: 4 راه‌هایی که اقتصاد کند چشم‌انداز من را در خرید لوازم یدکی سراتو سایپا تغییر داد

ملاقات مورد علاقه من با گورباچف ​​در مالت در سال 1989 بود. جورج هربرت دبلیو بوش اجلاسی را در دریا برنامه ریزی کرده بود، جلسات متناوب بین کشتی های نیروی دریایی آمریکا و شوروی، به طوری که این دو مرد بتوانند پای خود را بگذارند و یکدیگر را بشناسند.

اما در یک خجالت بزرگ، طوفانی بوش و تیمش را یک شبه در کشتی آمریکایی به دام انداخت.

مشاوران ارشد بوش با پوشیدن وصله هایی برای دریازدگی به ملاقات مطبوعات آمدند. مارلین فیتزواتر، سخنگوی بوش، تمام تلاشش را کرد تا آن را بچرخاند و طوری رفتار کرد که انگار گیر افتادن در دریا چیز خوبی بود. او با انتشار یک خبر، رئیس خود را به عنوان کاپیتان آهاب ترسیم کرد و گفت: “به نظر می رسید رئیس جمهور از شدت طوفان انرژی گرفته است.”

در پایان، بوش و گورباچف ​​در یک نشست کوتاه با پرسترویکا صحبت کردند که بوش تأثیر آن را در بوش‌زبانی متمایز خود بدون ضمایر شخصی و بدون فعل چنین توصیف کرد: «بچه‌ها. تمام آن. خیلی مهم.”

بوش را دیوانه کرد که او را محتاط و گورباچف ​​را جسور توصیف کردند. (یکی از دستیاران به بوش فهرستی از مترادف‌های «احتیاط» داد که می‌توانست از آن استفاده کند.) اما پویایی بین این دو مرد مؤثر بود.

بوش متواضع، جیمز بیکر باهوش و برنت اسکوکرافت سرسخت، دست گورباچف ​​را در دست گرفتند و در حالی که او جهش های نفس گیر خود را انجام داد تا پرده آهنین را باز کند و دیوار برلین فرو بریزد، خوشحال نشد. گورباچف ​​به رهبران کمونیست هشدار داد که از زور علیه مردم خود استفاده نکنند. (اگرچه او با خشونت قیام ها را در بالتیک و قفقاز سرکوب می کرد.)

سال بعد، من گورباچف ​​ها را در مینیاپولیس پوشش دادم، جایی که آنها قلب را خیره کردند. وقتی آنها رفتند، سمفونی‌های جوانان شهرهای دوقلو بزرگ در فرودگاه با «شب‌های مسکو» برای آنها سروصدا کردند و جمعیت با هیجان «سران گوربی»، دستمال‌های یادبود را تکان دادند.

Marisol Snow

خیلی پایین میاد کارآفرین حرفه ای. پیشگام بیکن. ادم شبکه های اجتماعی متعصب موسیقی هاردکور. پزشک اینترنت.

تماس با ما