روزنامه شرق نوشت: علی کاریمی کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه پرسپولیس در هفته های اخیر به یکی از دغدغه های دولت تبدیل شده است. او در جریان اتفاقات اخیر ایران در فضای مجازی فعال بوده و به رهبری این جریان متهم شده است. این مشکل باعث شده تا نگاه ها به این چهره از فوتبال تغییر کند. اگرچه بسیاری معتقدند کریمی به عنوان یک معترض حق اظهارات خود را داشت، اما جریان رسانه ای نزدیک به طیف اصولگرایان خلاف این را بیان کرد و خواستار برخورد با بازیکن سابق سرخ پوشان تهران شد.
همه این اتفاقات و گمانه زنی ها در شرایطی رخ داد که علی کریمی مدت ها در دبی بوده و ایران را ترک کرده است. البته قبل از اعتراضات در ایران حضور چندانی در کشور نداشت و بیشتر در امارات دیده می شد. اکنون که علی کریمی به یکی از نمادهای اعتراضات مردمی تبدیل شده و نام او در مجامع عمومی به کرات مطرح می شود، سخنگوی دولت مجبور است درباره موضع دولت در قبال پرونده علی کریمی اظهار نظر کند.
علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت که این روزها ترجیح می دهد به دانشگاه های مختلف سر بزند و با دانشجویان گفت و گو کند، در یکی دو روز اخیر در واکنش به فراخوان هایی که برای نام علی کریمی در قم مطرح شد، جمله مهمی درباره این چهره ورزشی بیان کرده است. دانشگاه. و گفت: کریمی را می توان به جوانان برگرداند، کسی با او مشکلی ندارد. این جمله اگرچه بسیار مهم است، اما به اندازه جمله بعدی سخنگوی دولت مبهم نیست که گفته بود «دیکتاتوری رسانه ای اجازه نمی دهد صدای واقعیت و حقیقت حتی به گوش ورزشکاران برسد». این تنها دیدگاه رسمی یکی از اماکن دولتی درباره علی کریمی است. به گفته سخنگوی دولت، علی کریمی می تواند برگردد و هیچکس با او مشکلی ندارد. این ادعا از جهات مختلف قابل بحث است; به خصوص که بهادری جهرمی گفت که بحث در مورد مشکلات احتمالی و پیشرفت کریمی مربوط به دیکتاتوری رسانه ای است. احتمالاً با تایید سخنگوی دولت، رسانه های کشور در وضعیت اضطراری قرار دارند.
اما در این بین یک معمای بزرگ وجود دارد: آیا سخنگوی دولت، چشم سایت ها و روزنامه های نزدیک به دولت از علی کریمی نمی خوانند؟ یا اگر خوانده شد و تصمیم گرفته شد، تصمیم به تغییر نگاه به پرونده علی کریمی می شود. در هر یک از این بحث ها ابهامات زیادی وجود دارد.
در جملات انتقادی که بهادری جهرمی درباره رسانه هایی که به علی کریمی پیام نادرست داده اند، تنها بخشی از نوشته های خبرگزاری ها، روزنامه ها و چهره های نزدیک به اصولگرایان قابل بررسی است. مثلاً روزنامه ای از همین شهر که این روزها سیاست خود را با علیرضا زاکانی شهردار تهران مقایسه کرده بود، با علی کریمی مقایسه های عجیبی انجام داد و او را منافق و ضد انقلاب معرفی کرد. «علی کریمی که این روزها مورد تشویق اغتشاشگران قرار گرفته است، تلویحاً با تهدید از کشته شدن ماموران امنیتی حمایت کرده است. کریمی با اینکه منافق و ضد انقلاب است اما در روند مدیریت جریان را به هم می زند و در قانون اساسی به آنها کمک می کند. امکان انتشار مطالبی با حملات نفرت انگیز، تحریک آمیز و تحریک آمیز به مراکز امنیتی و مسئولان اداری و سایر اقدامات از جمله اقدامات این فوتبالیست وجود دارد. فوتبالیستی که در زمین حریف را دریبل می زند اما در زمین سیاست دریبل زدن دو طرفه است.»
خبرگزاری فارس مطلب جنجالی تری از آن دارد، علی کریمی در گفت و گو با وکیل دادگستری متهم به فساد در این سرزمین شد. در بخشی از این گزارش آمده است: «حمیدرضا محمدی، وکیل دادگاه نهایی با بیان اینکه پرونده این فرد هم اکنون تشکیل شده است و باید به اتهام این افراد رسیدگی شود. وی در پاسخ به این سوال که آیا اتهام این افراد فقط تخریب اموال عمومی است یا شامل اتهامات دیگری نیز می شود، گفت: با توجه به اینکه این افراد اسلحه به دست گرفته و با حکومت اسلامی مبارزه کرده اند، اکنون اتهام محاربه در جریان است. و مجازات آن مرگ است. اتهام اغتشاش در این سرزمین نیز برای افرادی که این دستور را تشویق و تشویق کرده اند، باز است».
کیهان که از روزها قبل یکی از منتقدان جدی علی کریمی بوده، در یکی از چندین خواسته خود در این مورد، علی کریمی را به «هیتلر» تشبیه کرده است. این رسانه می نویسد: سلبریتی هایی مثل علی کریمی، مهران مدیری و … که دست کمی از آنها نداشتند، به قیمت پول و ثروت بیشتر یا مسکن و شهروندی شورش کردند، نفت روی آتش انداختند و یا حتی جزو رهبران واقعی شدند. دشمن شورش های خیابانی سلبریتی ها این بار آبروی خود را بسیار بد کردند و ناآگاهانه و ناآگاهانه فریب خوردند در حالی که واقعیت این تبلیغات رسانه ای با رمز مهسا امینی دختر جوانی نبود چرا که مرگ این خانم جوان ربطی به پلیس نداشت. و پلیس، و ادعای تعرض یک ادعای توخالی بود. مرگ مثل مهسا امین و حتی همه جوانان کیشور و نابودی آینده برای علی کریمی و مهران مدیری و دیگر سلبریتی ها فرقی نمی کند، آنهایی که مال و ثروت خود را گرفتند و ماه ها قبل از این برایشان برنامه ریزی کردند. این شورش ها در سرزمین های بیگانه و دشمن در خلیج فارس خوشحال هستند و برایشان مهم نیست که تهدیدی برایشان باشد و فقط دست هایشان را به نشانه حمله از مقابلشان بلند می کنند و می گویند: بمانید. خیابان و ادامه هرج و مرج!”
برخورد تند علی کریمی در اظهارات افراد مرتبط با جبهه پایداری نیز دیده می شود. حمید رسایی، اصولگرای فعال سیاسی، پیش از این در تلویزیون تلاش زیادی کرد تا افکار عمومی و شاید تصمیم گیرندگان را متقاعد کند که به هر حال باید اموال علی کریمی مصادره شود. اشاره او مستقیماً به ویلای علی کریمی در لواسان بود. واکنش علی کریمی به این صحبت ها باعث شد حمید رسایی واکنش بسیار شدیدتری نشان دهد و علی کریمی را تهدید کند که به دست خدا دستگیر خواهد شد. این مقام مسئول نوشت: خسارت وارده به اموال مردم باید پاسخگو باشد. تعليق اموالت، مقدمه تعليقة خودة است. از تو لات‌تر، نیما زم بود که می‌کرد. تو هم عقيبت عرض المزيد جانال ميشي». خبرگزاری مهر چند روز بعد نوشت: علی کریمی به دلیل همکاری با دشمن و مشارکت در اغتشاشات تحت تعقیب قضایی قرار گرفته است.
حال سوالی که علی بهادری جهرمی در این میان باید به آن پاسخ دهد این است که نوشته های رسانه مذکور پیام روشنی برای علی کریمی نداشته است؟ چگونه با بیان صریح چنین انتقادهای خشونت آمیزی که گاه علی کریمی را تهدید می کند و حتی ماجرای محاکمه شدن را تهدید می کند، سخنگوی دولت علی کریمی را دیکتاتور رسانه ای می داند.
از این موارد نیز بحث برانگیزتر شده است. سخنگوی دولت می گوید علی کریمی مشکلی ندارد اما در هفته های گذشته بسیاری از چهره های ورزشی و تلویزیونی به دلیل حمایت از علی کریمی بازداشت، محاکمه یا توقیف شده اند. حسین ماهینی از جمله بازداشت شدگانی است که پس از چند روز آزاد شد، بازیکنان پرسپولیس تحت بازجویی قرار گرفتند و مجتبی پوربخش مجری برنامه فوتبال یک شبکه ورزش نیز به دلیل حمایت از علی کریمی محروم شد.
همه اینها موضوعاتی است که در تضاد با اظهارات سخنگوی دولت مطرح می شود. با وجود این باید در این میان زاویه دیگری باز کرد. این موضوعی است که هنوز پاسخی ندارد. حداقل تا زمانی که مشکل علی کریمی در صحن علنی و یا شاید رسمی تر از زبان فردی بیان نشود و نسبت به آن واکنش نشان داده نشود، نمی توان در این مورد نظر قطعی داد.
